حشمت مهاجرانی (زاده ۱۳۱۴ در شهر مشهد)
زندگینامه حشمت مهاجرانی
از بازیکنان برجسته سالهای پیشین و یکی از مربیان حال حاضر فوتبال ایران است. او به گمان بسیاری بهترین مربی ایرانی تیم ملی فوتبال ایران بودهاست. مهاجرانی به همراه برادرانش موسسین اولیه باشگاه فوتبال ابومسلم مشهد بودند. وی در حال حاضر رييس سازمان فوتبال باشگاه فوتبال ابومسلم خراسان است.
دوران بازی
از دوره جوانی به باشگاه فوتبال تاج (استقلال) پیوست و تا پایان دوران بازی اش در سن ۲۷ سالگی در این تیم باقی ماند.
دوران مربیگری
مهاجرانی اولین دوره مربیگری را در ژاپن و طی یک دوره سه ماهه در این کشور تحت نظر بزرگترین مربیان آن زمان فوتبال دنیا سپری کرد.
زمانی طول کشید تا وی اولین پست مربی گری اش را بدست آورد. وی خود خبر مربیگری اش را برای نخستین بار از طریق روزنامهها خواند. وی در سال ۱۳۴۹ بعنوان مربی تیم زیر ۲۱ سال ایران انتخاب شد. دوران مربی گری حشمت مهاجرانی، دوران راه یابی بسیاری استعدادهای جوان فوتبال بود: نظری، برزگری، قاسم پور و پزشکار از بازیکنانی بودند که توسط مهاجرانی به فوتبال ایران معرفی شدند. همواره تلاش داشت تا به بازیکنان شهرستانهای ایران نیز توجه کافی داشته باشد.
در دوران مربیگری تیم فوتبال جوانان ایران وی موفق شد برای چهار دوره پیاپی تیم ایران را قهرمان آسیا کند. پیش از این تیم جوانان ایران هرگز قهرمانی آسیا را تجربه نکرده بود. این رکوردی بود که تا امروز هیچ مربی ایرانی به آن دست پیدا نکردهاست.
درخشش مهاجرانی در مربیگری تیم جوانان منجر به انتخاب او برای دستیاری فرانک افارل ایرلندی که مربی آن زمان تیم ملی فوتبال ایران بود، شد. بعدها وی بعنوان مربی تیم ملی ایران منصوب شد و موفق شد تا در جام ملتهای آسیا، تیم ملی ایران را به مقام قهرمانی برساند و تیم ملی فوتبال کویت را در ورزشگاه آزادی و در فینال این رقابتها در سال ۱۳۵۴ شکست دهد. زمان موفقیت بعدی مهاجرانی خیلی زود فرا رسید. برای نخستین بار در تاریخ فوتبال و ورزش ایران, تیم فوتبال المپیک ایران با مربیگری وی به المپیک ۱۹۷۶ مونترال راه یافت.
دو سال بعد مهاجرانی بزرگترین افتخار خود و فوتبال ایران را رقم زد. تیم ملی فوتبال ایران برای نخستین بار به رقابتهای جام جهانی فوتبال راه پیدا کرد. جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین و همچنان درخشش تیم ملی فوتبال ایران و مهاجرانی که با تیم ملی فوتبال اسکاتلند به تساوی دست یافت و با وجود باخت در برابر تیم ملی فوتبال هلند، بازی بسیار دیدنی و شجاعانهای را در تاریخ فوتبال ایران به ثبت رساند.
شخصیت برجستهٔ این مربی ایرانی و علاقهٔ او به میدان دادن به بازیکنان جوان و استعداد یابی آنها از ویژگیهای همیشگی این مربی موفق ایرانی بودهاست.
پس از انقلاب اسلامی ایران مهاجرانی به امارات رفت و در آنجا مربی گری تیمهای الشباب و الشارجه امارات را بر عهده گرفت.
وی از سال ۱۳۹۰ تاکنون به عنوان رئیس سازمان فوتبال و مدیر آکادمی فوتبال باشگاه فرهنگی ورزشی ابومسلم خراسان فعالیت میکند.
بیوگرافی حشمت مهاجرانی به قلم خودش
از بچگی شروع کنم که چگونه به ورزش آمدم، طبیعتاً بنا بر وضعیت و زمان و مکان زندگیهای آن موقع، نوع تفریحهای ما بخصوص در شهرستانها بسیار محدود و کم بود و امکاناتی که امروزه برای جوانان فراهم است، در زمان ما موجود نبود. زندگیها حتی به گونهای بود که فرض کنید آب لوله کشی هم نداشتیم و خیلی کمبودهای دیگر. خانواده ما هم یک خانواده تقریباً پر جمعیت بود، ما پنج برادر بودیم که همگی ناخودآگاه به ورزش پناه آورده بودیم و اوقات خود را با ورزش کردن می گذراندیم و همین مساله در زندگی ما نقش بزرگی را بازی کرد به صورتی که بعدها تشکیل تیم دادیم و همین تیم ابومسلم که در لیگ برتر کشور بازی میکند نتیجه بارز علاقه خانوادگی ما به ورزش بود.
ما هم مثل دیگر جوانان آن دوره به قول معروف پا برهنه بودیم و امکانات آنچنانی برای ورزش کردن نداشتیم اما بیشتر اوقات خود را در کوچه پس کوچهها با فوتبال و والیبال و دیگر ورزشها می گذراندیم. شاید اگر امکانات و مربی فراهم بود، جوانان بسیاری در همه شهرستانهای ایران بودند که استعدادهای خوبی داشتند و ممکن بود هرکدام در حد خودشان به نابغهای تبدیل شوند. به هر حال به فوتبال بیشتر علاقه مند بودم و تیم محلی داشتیم که کم کم توسعه پیدا کرد و تیم فوتبال ابومسلم تشکیل شد. من در دوران دبستان در کنار فوتبال، ژیمناستیک هم کار میکردم و شاید ژیمناستیک به عنوان یک ورزش مادر، در شکل گرفتن فیزیک بدنی من تاثیر بسیاری داشت. اینکه در دیگر ورزشها توانستم به موفقیت برسم به خاطر ژیمناستیک و دوومیدانی بود. حتی در ۱۷-۱۸ سالگی در رشتههای پرش ارتفاع، پرش با نیزه و دو ۴۰۰ متر قهرمان کشور شدم. در همین سن هم بود که کاپیتان تیم فوتبال مشهد شدم و جالب اینکه در تیم فوتبال مشهد بازیکنانی بودند که شاید ۵-۶ سال از من بزرگ تر بودند اما من کاپیتان تیم بودم و همه از من حرف شنوی داشتند. آن زمانها هیچگاه به ذهنم نمیرسید که فوتبالی را که برای تفریح و تفنن و گذران وقت بازی میکردم، روزی به عنوان یک شغل، نقش بسیار بزرگی را در زندگی آیندهام رقم بزند.
پس از گرفتن دیپلم به دانشگاه پلیس آمدم و همزمان در تیم تاج تهران بازی میکردم. در آن زمان تیم تاج بازیکنان بسیار بزرگی داشت که اکثرا ستارههای تیم ملی بودند. استخوان بندی تیم ملی آن دوره را، مانند دهه ۷۰ تیمهای تاج و پرسپولیس تشکیل میدادند. خدا بیامرز دهداری یا مهراب شاهرخی، خدابیامرز امیر جاسبیان، آقایان بهزادی، شیررزادگان و برومند ستارههایی بودند که در تیم ملی و باشگاهی خود میدرخشیدند. متقابلاً می توان از رنجبر، کوزه کنانی، جدی کار، برادران بیاتی و حسن حبیبی نام برد. به طور کلی فوتبال یک فوتبال دو قطبی بود و تیم ملی در دو تیم تاج و پرسپولیس خلاصه میشد و فرصت برای شهرستانیها کمتر مهیا میشد. بعدها تیم پاس بوجود آمد و نیروی هوایی تیمی تشکیل داد به نام عقاب که بازیکنان بزرگی مانند فریبرز اسماعیلی، غلام وفاخواه، مصطفی عرب و پرویز قلیچ خانی را در اختیار داشت. در تیم پاس هم رنجبر، برادران حبیبی، شاهرخی و فرکی حضور داشتند که همراه با ناصر نوآموز بازیکنان اولیهای بودیم که تیم پاس را تشکیل دادیم و هنوز هم پا بر جاست.
در سن ۲۶-۲۷ سالگی پس از بازیهای ارتشهای جهان در در یونان، فوتبال را کنار گذاشتم. سپس به مدت ۳ ماه برای شرکت در یک دوره مربیگری به ژاپن رفتم. در این دوره که در زمان سر استانلی رز رئیس فدراسیون جهانی فوتبال و مدیریت داتمار کرامر مربی مشهور آلمانی تشکیل شده بود، رنجبر، ابوطالب و من سه نفری بودیم که از ایران شرکت داشتیم. پس از بازگشت به ایران، به علت اینکه باند بازی در فوتبال زیاد بود، یکی دو سالی تیمی به من داده نشد.
من خبر مربیگری خود را در روزنامه خواندم. طبق عادتی که داشتم، از طریق روزنامه رویدادهای اقتصادی و سیاسی کشور را دنبال میکردم که یک روز تیتری را در صفحه اول دیدم که نوشته بود "محمود بیاتی مربی تیم ملی و حشمت مهاجرانی مربی تیم ملی جوانان".
در سال ۱۹۷۱ بود که کار خود را با تیم ملی جوانان شروع کردم. در زمان مربیگری تیم ملی جوانان شانس زیادی به جوانان شهرستانی دادم و بسیاری از جوانانی را که از شهرستان آوردم، مانند نظری، برزگری، قاسمپور و پزشککار بعدها به تیم ملی راه یافتند.
تیم من چهار سال به طور مداوم قهرمان آسیا شد، در صورتی که قبل از من تیم ایران نتوانسته بود قهرمان آسیا شود و این رکوردی است که بعد از من نیز تا به حال به دست نیامدهاست. سپس در تهران قهرمانی جام ملتهای آسیا را با تیم ملی کسب کردم و در المپیک ۱۹۷۶ کانادا -مونتریال-تیم ملی فوتبال ایران برای اولین بار به دور دوم راه پیدا کرد. آخرین کار من با تیم ملی راه پیدا کردن به جام جهانی فوتبال ۱۹۷۸ آرژانتین و شرکت در آن جام بود. به طور کلی از سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۸ که مربی و مشاور تیم ملی بودم، تیم ما در ردههای مختلف قهرمان بلا منازع آسیا بود و هر تیمی که میخواست در برابر فوتبال ایران بازی کند دچار دلهره و اضطراب میشد. حتی با تیم دوم و جوان ایران، تیم ملی فوتبال کویت را که یکی از قدرتهای آسیا بود و توسط کارلوس آلبرتو و زاگالو اداره میشد، در خاک خودشان شکست دادیم که برای کویتیها یک فاجعه حساب میشد.
بعد از انقلاب به امارات آمدم و کار خود را با باشگاهی در شارجه به نام الشعب آغاز کردم که این باشگاه حتی زمین تمرین هم نداشت و من تیم را در خیابان تمرین میدادم. با این حال تیم ما همراه با تیم الاهلی که حسن روشن و حسن نظری را با خود داشت به فینال مسابقات راه پیدا کرد. در همان زمان بود که پیشنهاد مربیگری تیم ملی امارات به من داده شد که پس از فسخ قرارداد دان ربی مربی سابق تیم ملی فوتبال انگلیس، من به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال امارات انتخاب شدم. کار خود را با جوانان ۱۶-۱۷ ساله آغاز کردم که بلافاصله در همان سال اول قهرمان جوانان غرب آسیا شدیم و بعدها همین تیم، شاید به اضافه یکی دو بازیکن دیگر به جام جهانی فوتبال ۱۹۹۰ ایتالیا راه پیدا کرد.
وبسایت
وبسایت رسمی www.heshamtmohajerni.ir
افتخارات
- قهرمانی تیم ملی فوتبال جوانان ایران در چهار دوره پیاپی
- راه یابی تیم ملی فوتبال المپیک ایران برای نخستین بار به بازیهای المپیک جهانی
- راه یابی تیم ملی فوتبال ایران برای نخستین بار به جام جهانی فوتبال
- قهرمانی تیم ملی فوتبال ایران در بازیهای جام ملتهای آسیا
منبع : ویکی پدیا فارسی